جنگ کره

«امروزه، شبه جزیرۀ کره بارزترین نمونه‌ای است از تضاد میان جهانی باز و جهانی بسته؛ میان ملتی پویا و روبه‌رشد و دولتی که حاضر است ملتش از گرسنگی بمیرند اما باز هم تن به تغییر ندهد. تضاد میان این دو جهان چنان چشمگیر است که فضانوردان از روی ماه هم شاهد آن هستند، زیرا چراغ‌های نورانی سئول ظلمات و تاریکی آسمان شمال را هم روشن می‌کند .»
باراک اوباما

جنگ کره در سال 1950 و پس از حملۀ کرۀ شمالی به کرۀ جنوبی آغاز شد، کرۀ شمالی قصد داشت هر دو نیمۀ شبه جزیرۀ کره را تحت سلطۀ دولتی کمونیستی با هم متحد کند. این جنگ نه جنگی داخلی بود و نه جنگی که تنها به مقصود کشورگشایی اتفاق افتاد، زیرا هر دو جبهۀ جنگ از گذشته‌ای یکسان و، تا حدودی، هویتی یکسان می‌آمدند. با اینکه جنگ کره تنها کمی بیش از سه سال، یعنی از ژوئن 1950 تا ژوئیۀ 1953 به درازا کشید، کماکان یکی از مهم‌ترین رویدادهای دورۀ آغازینِ جنگ سرد بود. این تضاد، بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، سراسر جهان را در نبرد ایدئولوژیک بین دو نظام اقتصادی متضاد – کمونیسم و ​​سرمایه‌داری – و فرهنگ‌ها و شیوه‌های زندگی همراه آنها در بر گرفت. در این کتابچه از مجموعۀ «یک ساعت تاریخ» به این پرسش‌ها پرداخته می‌شود: کره پیش از جنگ جهانی دوم در چه وضعیتی بود؟ تضاد ایدئولوژیک این کشور از کجا آغاز شد و چگونه در این جنگ خودش را نشان داد؟ نقش ایالات متحده و شوروی در این درگیری چه بود؟ مردم کره چه رنجی بردند و در نهایت سرانجام این جنگ چه بود؟