آموزش گرامر phrasal verbs

یکی از چالش‌های زبان‌آموزان انگلیسی یادگیری گرامر phrasal verbs است. این افعال ترکیبی، ترکیبی از یک فعل و یک یا دو حرف اضافه (preposition) یا قید (adverb) هستند و معنای جدیدی پیدا می‌کنند که گاهی خیلی با معنی اصلی فعل تفاوت دارد. برای یادگیری بهتر این افعال، باید هم با معنی‌شان آشنا شویم و هم طرز استفاده از آن‌ها در جملات. در همین راستا، یادگیری نحوه استفاده از ضمایر در انگلیسی نیز می‌تواند در ساخت جملات صحیح و معنادار کمک‌کننده باشد. Phrasal verbs در زبان انگلیسی افعالی دو یا سه بخشی هستند که از ترکیب فعل با یک حرف اضافه یا قید ساخته می‌شوند.

این افعال معمولا معنایی کاملا متفاوت با فعل اصلی دارند. Phrasal verbs در زبان انگلیسی باید دقیقا مشابه یک فعل جدید در نظر گرفته شوند (معنای فعل اصلی عبارت را ندارند). از آنجا که هیچ قانونی برای مشخص کردن ساختار مفهومی این ترکیب‌ها وجود ندارد، معمولا نمی‌توانید از روی ترکیب فعل و حرف اضافه معنای فعل را حدس بزنید. توصیه می‌کنیم به جای تلاش برای حدس زدن معنای فعل به دیکشنری مراجعه کنید و یا سعی کنید از طریق جمله معنای Phrasal verbs را حدس بزنید.

phrasal verbs توضیح گرامر

یک phrasal verb معمولاً از یک فعل و یک یا دو حرف اضافه یا قید تشکیل می‌شود که معنای جدیدی پیدا می‌کند. مثلاً فعل “take” که به خودی خود معنی “برداشتن” می‌دهد، وقتی با حرف اضافه‌ای مثل “off” ترکیب می‌شود، معنی جدیدی پیدا می‌کند: “take off” به معنی “بلند شدن” یا “شروع کردن” می‌شود.

چرا یادگیری و آموزش گرامر phrasal verbs مهم است؟

  • استفاده در مکالمات روزمره: افعال ترکیبی یکی از مهم‌ترین اجزای زبان انگلیسی هستند که در مکالمات روزمره بسیار استفاده می‌شوند. بنابراین، یادگیری آن‌ها باعث می‌شود که روان‌تر صحبت کنید و به‌راحتی با بومی‌زبان‌ها ارتباط برقرار کنید.
  • تنوع در زبان: با یادگیری افعال ترکیبی می‌توانید دامنه لغات خود را گسترش دهید و از کلمات پیچیده‌تری استفاده کنید که در مکالمات طبیعی بیشتر کاربرد دارند.

50 نمونه از Phrasal Verbs پرکاربرد

Phrasal Verb معنی فارسی مثال
1 Turn on روشن کردن Could you turn on the TV?
میشه تلویزیون رو روشن کنی؟
2 Turn off خاموش کردن Don’t forget to turn off the lights.
فراموش نکن چراغ‌ها رو خاموش کنی
3 Look after مراقبت کردن از کسی یا چیزی I look after my grandmother every Sunday.
من هر یکشنبه از مادربزرگم مراقبت می‌کنم
4 Give up تسلیم شدن، کنار گذاشتن I won’t give up on my dreams.
من به رویاهایم تسلیم نمی‌شوم
5 Pick up برداشتن، جمع‌آوری کردن She picked up the book from the floor.
او کتاب را از روی زمین برداشت
6 Set up راه‌اندازی کردن، تنظیم کردن They set up the new office equipment.
آن‌ها تجهیزات جدید دفتر را راه‌اندازی کردند
7 Call off لغو کردن The meeting was called off.
جلسه لغو شد
8 Run into تصادفی ملاقات کردن I ran into an old friend at the mall.
من در مرکز خرید با یک دوست قدیمی تصادفی ملاقات کردم
9 Work out تمرین کردن، حل کردن I work out at the gym every morning.
من هر صبح در باشگاه تمرین می‌کنم
10 Break down خراب شدن، تجزیه شدن My car broke down on the highway.
ماشینم در بزرگراه خراب شد
11 Give in تسلیم شدن She gave in to her kids’ demands.
او به خواسته‌های بچه‌ها تسلیم شد
12 Hang out وقت گذراندن با دوستان We hung out at the park all afternoon.
ما تمام بعدازظهر در پارک وقت گذراندیم
13 Look up جستجو کردن، پیدا کردن I will look up the meaning of this word.
من معنی این کلمه را جستجو می‌کنم
14 Take off بلند شدن (هواپیما)، شروع کردن The plane will take off in 10 minutes.
هواپیما در ۱۰ دقیقه پرواز خواهد کرد
15 Come across به طور تصادفی پیدا کردن I came across an interesting article yesterday.
دیروز یک مقاله جالب به طور تصادفی پیدا کردم
16 Get along خوب کنار آمدن، دوست بودن Do you get along with your coworkers?
آیا با همکارانت خوب کنار می‌آیی؟
17 Bring up مطرح کردن موضوع She brought up an interesting point in the meeting.
او یک نکته جالب در جلسه مطرح کرد
18 Break up تمام کردن رابطه، جدا شدن They broke up after two years of dating.
آن‌ها پس از دو سال رابطه از هم جدا شدند
19 Carry on ادامه دادن Carry on with your work, I’ll be back soon.
به کارت ادامه بده، من زود برمی‌گردم
20 Check out بررسی کردن، نگاه کردن You should check out this new restaurant.
باید این رستوران جدید رو امتحان کنی
21 Drop off رساندن، جا گذاشتن I’ll drop you off at the airport.
من تو رو فرودگاه می‌رسونم
22 Fill out پر کردن (فرم) Please fill out this form.
لطفاً این فرم را پر کنید
23 Get back برگشتن، بازگشتن I’ll get back to you as soon as I have more information.
به محض اینکه اطلاعات بیشتری داشتم، به شما برمی‌گردم
24 Go on ادامه دادن The show must go on!
نمایش باید ادامه پیدا کند
25 Give out توزیع کردن، پخش کردن They gave out free samples at the store.
آن‌ها نمونه‌های رایگان در فروشگاه توزیع کردند
26 Hang up قطع کردن (تماس تلفنی) I’ll call you back, I think we got disconnected when you hung up.
من دوباره تماس می‌گیرم، فکر می‌کنم وقتی تلفن رو قطع کردی قطع شدیم
27 Hold on صبر کردن، نگه داشتن Hold on a second, I’ll be right back.
یک لحظه صبر کن، من زود برمی‌گردم
28 Keep up ادامه دادن، لحظه به لحظه رسیدن Keep up the good work!
به کار خوبت ادامه بده
29 Let down ناامید کردن، دلشکستن I won’t let you down, I promise.
من تو رو ناامید نمی‌کنم، قول می‌دم
30 Look forward to مشتاقانه منتظر بودن I’m looking forward to the weekend.
من مشتاقانه منتظر آخر هفته هستم
31 Make up اختراع کردن، آشتی کردن They made up after their argument.
بعد از مشاجره، آشتی کردند
32 Pick out انتخاب کردن Can you pick out a movie for tonight?
میتونی یه فیلم برای امشب انتخاب کنی؟
33 Put off به تعویق انداختن We had to put off the meeting until next week.
ما مجبور شدیم جلسه رو تا هفته آینده به تعویق بندازیم
34 Run out of تمام شدن (مخزون) We ran out of milk.
شیر تموم شده
35 Show up حضور یافتن، ظاهر شدن He didn’t show up for the meeting.
او برای جلسه حضور پیدا نکرد
36 Take after شبیه بودن به (به ویژه در ویژگی‌های فیزیکی یا رفتاری) She takes after her mother.
او شبیه مادرش است
37 Take over تصرف کردن، به عهده گرفتن He will take over the project next week.
او هفته آینده پروژه را به عهده خواهد گرفت
38 Take up شروع کردن (یک فعالیت جدید) She has taken up painting.
او نقاشی را شروع کرده است
39 Think over تفکر کردن، بررسی کردن Think over the offer before you make a decision.
قبل از تصمیم‌گیری پیشنهاد رو بررسی کن
40 Turn up ظاهر شدن، رسیدن He turned up late for the meeting.
او دیر برای جلسه رسید
41 Wake up بیدار شدن I wake up at 7 AM every day.
من هر روز ساعت ۷ صبح بیدار می‌شوم
42 Work out تمرین کردن، حل کردن The solution will work out if we try it.
اگر امتحان کنیم، این راه حل جواب می‌دهد
43 Write down نوشتن، یادداشت کردن Write down your thoughts in a notebook.
افکار خود را در یک دفترچه یادداشت کن
44 Bring about موجب شدن The decision will bring about some changes.
این تصمیم موجب تغییراتی خواهد شد
45 Bring in وارد کردن، استخدام کردن They brought in a new manager.
آن‌ها یک مدیر جدید استخدام کردند
46 Call up تماس گرفتن I’ll call you up when I arrive.
وقتی رسیدم بهت زنگ می‌زنم
47 Come up with ایده‌ای به ذهن رسیدن She came up with a brilliant idea.
او یک ایده عالی به ذهنش رسید
48 Cut out حذف کردن، قطع کردن She cut out sugar from her diet.
او شکر را از رژیم غذایی‌اش حذف کرد
49 Give away اهداء کردن، بخشیدن He gave away all his old books.
او تمام کتاب‌های قدیمی‌اش را بخشید
50 Hold off به تأخیر انداختن We decided to hold off on the decision.
ما تصمیم گرفتیم تصمیم را به تأخیر بیندازیم

نکات مهم در یادگیری Phrasal Verbs

  • یادگیری آن‌ها با جملات: بهتر است که phrasal verbs را در جملات واقعی یاد بگیرید تا هم معنی‌شان را درست درک کنید و هم نحوه استفاده از آن‌ها را بیاموزید.
  • تمرین روزانه: با استفاده از phrasal verbs در مکالمات روزمره یا نوشتن متن‌های ساده، می‌توانید آن‌ها را به حافظه بلندمدت خود بسپارید.
  • تمرکز بر افعال رایج: شروع کنید با افعال ترکیبی پرکاربرد مثل turn on/off، look after، give up و … تا دایره لغاتتان گسترش پیدا کند.

آموزش phrasal verbs می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، اما با تمرین مستمر و آشنایی با معنی و کاربرد آن‌ها در جملات، می‌توان این افعال را به راحتی یاد گرفت. برای یادگیری مؤثر، بهتر است ابتدا معنای هر phrasal verb را درک کرده و سپس آن‌ها را در جملات واقعی تمرین کنید. همچنین، استفاده از بهترین اپلیکیشن زبان انگلیسی می‌تواند به شما در یادگیری این افعال و دیگر بخش‌های زبان کمک زیادی کند. به تفاوت‌های بین افعال جداشدنی و جدانشدنی توجه داشته باشید، چرا که این تفاوت‌ها می‌توانند در ساختار جملات تأثیرگذار باشند.

تقسیم‌بندی Phrasal Verbs از نظر نوع ترکیب بخش‌ها

Phrasal verbs به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند:

1. افعال جداشدنی Separable Phrasal Verbs

در این دسته از افعال، بخش‌های فعل ممکن است در بعضی جملات از هم جدا شوند، اما جدا شدن آن‌ها هیچ تأثیری بر معنای کلی فعل نخواهد داشت.

مثال:

  • She threw his love letters away.
  • She threw away his love letters.

هر دو جمله درست هستند و معنی یکسانی دارند.

2. افعال جدانشدنی Inseparable Phrasal Verbs

در این نوع افعال، بخش‌های فعل هرگز از هم جدا نمی‌شوند. این بخش‌ها باید با هم به صورت یک واحد معنایی عمل کنند و نمی‌توانند در جمله جدا شوند.

مثال:

  • He fell for the girl.
  • He fell for her.

غلط:

  • He fell her for.

در این حالت، هر دو جمله درست است، اما جدا کردن بخش‌های فعل باعث تغییر معنی یا ساختار غلط می‌شود.

تمرین هفته :

Phrasal verb های جدول بالا را در دیکشنری پیدا کنید. چه معانی دیگری برای این افعال وجود دارد؟ چه مثال‌های دیگری می ‌توانید پیدا کنید؟

نکته آخر

یادگیری phrasal verbs به زمان و تمرین نیاز دارد، اما با ممارست و استفاده مرتب، به راحتی می‌توانید آن‌ها را به بخشی از گفتار و نوشتار خود تبدیل کنید. پیشنهاد می‌کنم همیشه لیستی از افعال ترکیبی که یاد می‌گیرید، در جایی داشته باشید و هر روز آن‌ها را مرور کنید. همچنین، اگر به دنبال یادگیری اصولی و محیطی حرفه‌ای هستید، مراجعه به بهترین آموزشگاه زبان می‌تواند به شما در یادگیری مؤثر و سریع‌تر کمک کند.

۶ دیدگاه برای “آموزش Phrasal Verbs | راهی ساده برای یادگیری افعال ترکیبی”

  1. فریزال ورب با معنی فارسی یاد بگیریم بهتره یا توضیح انگلیسی؟ افعال انگلیسی با حروف اضافه پر کاربرد رو هم میشه یاد بدین؟

    • بر اساس یک قانون کلی برای یادگیری زبان انگلیسی بهتر است که همه چیز را به همان زبان یاد بگیرید و از ترجمه کردن و معادل سازی بپرهیزید. نکته مهم در مورد Phrasal verbs این است که این افعال ممکن است در بستر های متفاوت معانی مختلفی داشته باشند. پس بهترین راه یادگیری این دسته از افعال یادگیری آنها در جمله و به همراه مثال و قطعا به زبان انگلیسی است.

  2. خیلی خوب و مفید بود. من همیشه با یادگیری فریزال ورب‌ها مشکل دارم. لطفا بقیه phrasal verbها رو هم اموزش بدید. و اینکه من از کتاب فریزال وربز این یوز استفاده میکنم خوبه؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
مقایسه